رنگ خدا |
"رنگ خدا" فیلمی است راجع به پسری بنام محمد که بینایی خود را از دست داده است. |
محمد که در شهر مشغول تحصیل در مدرسهٔ نابینایان است، هنگام تعطیلات همراه پدر خود، هاشم، به خانهاش در روستا، پیش دو خواهر و مادربزرگش بر میگردد. |
هاشم که سالها پیش همسرش را از دست داده است قصد ازدواج مجدد با زنی از روستا را دارد، ولی مادرش مخالف این عمل است. |
سرانجام مادر پیرش در بستر بیماری از دنیا میرود و نامزد او نیز جواب منفی خود را ابراز میدارد. |
هاشم در نهایت تنهایی، میرود تا پسر نابینایش را که پیش نجاری گذاشته بود برگرداند، ولی در راه محمد داخل رودخانه میافتد. |
پدرش به نجات او میشتابد ولی بدن بی جان او را یافته و از بیتوجهی به او بسیار پشیمان میشود. |
در آخرین لحظه محمد تکانی میخورد و به زندگی باز میگردد. |
فیلم "رنگ خدا" از دیگر اثرهای فراموش نشدنی کارگردانی "مجید مجیدی" میباشد. |
در این اثر، رنگهای بهشت در طبیعت با همهٔ زیباییهایش گسترده شده و عظمت خدا را به نمایش میگذارد. |
محمد با وجود نابینایی خود، این رنگها را با لمس طبیعت در دستان خویش، و در صداهای پرندگان و رودخانه و نسیم حس میکند. |
و این حس به همراه صداهای فوق العادهٔ فیلم و بازی طبیعی و بی نظیر "محسن رمضانی" در نقش پسر، به بیننده منتقل میشود. |
فیلم سرشار از نکات ظریفی است که به دقت درون آن گنجانده شده است، مانند لحظهٔ زیبایی که محمد شاخهٔ گندمی را لمس میکند و حروف الفبا و اعداد را همراه آن زمزمه میکند. |
یا سوغاتیهای کوچکی مانند گلسر که او در طول زمان جمعآوری کرده تا پس از بازگشت به خواهران و مادربزرگش هدیه کند. |
این فیلم محصول سال ۱۳۷۶ ایران بوده، در جشنوارههای بیشماری شرکت کرده و جوایزی از جمله در جشنواره بلاروس و یا والنسین فرانسه برای بهترین کارگردانی، فیلمبرداری و بازیگری را از آن خود کرده است. |
Comments
Hide